اگر با دنيا مذاكره كرده بوديم مشكلات امروز را نداشتيـم| جای تاسف دارد كه رييس‌جمهور را تهديد به مرگ می‌كنند

خانواده‌ آقاي هاشمي هركدام در اين كشور جايگاه ويژه‌اي دارند و اين وضعيت را به نوعي مديون زحمات و فعاليت‌هاي آيت‌ا...‌هاشمي در قبل و بعد از انقلاب هستند. 

به گزارش آراس محمد هاشمی كه برادر كوچك‌تر آيت‌ا... است فعاليت‌هاي گسترده‌اي را در نظام جمهوري اسلامي برعهده‌داشته كه رياست سازمان صدا و سیما، عضويت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنين ریاست دفتر ريیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله آن‌ها بود. محمدهاشمي در اين سال‌ها فعاليت‌هاي خاص سياسي ندارد و به نظر مي‌رسد سعي دارد تا بدون مناقشه‌ به زندگي ادامه دهد. وي اين روزها در يك مركز تحقيقاتي فعال است و با اندكي تامل درپاسخگويي‌ها به سوالات مي‌توانيم درك كنيم كه علاقه‌اي به ايجاد حاشيه ندارد. وي در واكنش به حواشي‌اي كه اين روزها درباره پلاكارد حاشيه‌ساز تجمع طلاب و داستان استخر منتسب به فرح به وجود آمده است، مي‌گويد كه مسئولان بايد رسيدگي كنند و ما شكايتي نداريم زيرا مربوط به مسئولان كشور است. در ادامه مشروح گفت‌وگوي محمدهاشمي با روزنامه «قانون» را مي‌خوانيد.

عملكرد آقاي روحاني را مي شود به دو بخش عملكرد دولت اول ودوم آقاي روحاني تقسيم كرد. وضعيت بحراني كشور وحوادثي كه اتفاق افتاده ريشه در گذشته دارد و اين مساله يك‌شبه پيش نيامده است. در حال حاضر مشكل اساسي وجدي اقتصاد كشور بحث كاهش ارزش پول ملي است كه اقتصاد را نابسامان و براي مردم مشكل ايجاد كرد. دراقتصادقاعده‌اي وجود دارد كه اگر توليد ناخالص ملي افزايش پيدا كند پول ملي تقويت شده و اگر كاهش پيدا كند باعث تضعيف پول ملي مي‌شود . همچنين اگر نقدينگي در جامعه زياد شود كاهش ارزش پول ملي را به همراه خواهد داشت. وقتي مشكلات ومسائل كشور را بررسي مي‌كنيم درمي‌يابيم كه ريشه اين مشكلات از سال 84 و از دولت آقاي احمدي نژاد شروع شده است. درآن زمان سه مساله دركشوراتفاق افتاد.

نخست اينكه درآمد كشور به دليل افزايش قيمت نفت زياد شده بود كه متاسفانه اين درآمد صرف توليد نشد زيرا دولت به جاي توليد ،واردات بي رويه كالاها را داشت و اين امر باعث ضربه زدن به توليد كشور شد. براي مثال درآن زمان واردات علوفه از كشوربرزيل يا واردات لوازم مصرفي وخانگي را داشتيم كه همه اين‌ها دركشور قابل توليد بود.

مساله دوم اين كه كالاهاي وارداتي به صورت انبوه وبا كيفيت پايين توليد وبا قيمت بسيار ارزان دراختيار مشتري قرار مي‌گرفت. اين امر باعث ورشكستگي تعداد زيادي از توليدكنندگان داخلي و بيكاري عده اي از افراد جامعه شد.

مساله سوم اين است كه اگر سال‌هاي پاياني دولت احمدي‌نژاد را درنظر بگيريم با تزريق پول در جامعه حجم نقدينگي بالا رفته بود كه باعث افزايش قيمت دلار شد به‌گونه‌اي كه دلار از 800 تومان به 3500 تومان رسيد كه اين به معناي افزايش چهار برابري قيمت دلار و كاهش چهاربرابري ارزش ملي پول كشور بود. درآن زمان كسي درباره اين مشكلات حرفي نمي‌زد و حتي صداوسيماهم سكوت كرده بود، آقاي روحاني وارث چنين كشوري شد. باتوجه اينكه روحاني در مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور داشت و بارها نسبت به وضع موجود اقتصادي كشور اعلام خطر شده بود و درآن زمان خود روحاني نيز از مخالفان وضع كشور بود ما از وي انتظار داشتيم كه وقتي رييس‌جمهور شد جهت را تغيير دهد ولي متاسفانه همان رويه را ادامه داد و خوب عمل نكرد. درصورتي كه آقاي روحاني واقف بود اين راهي كه شروع شده باعث افزايش بيكاري وضريب تورم مي‌شود و به توليد كشور ضربه مي‌زند. ازديگرآثار بد تزريق نقدينگي دركشور پول دادن به روستاييان بود. با اين كار آن‌ها، روستاها را ترك وبه حواشي شهرهاي بزرگ مهاجرت كردند كه مساله حاشيه نشيني درشهرهاي بزرگ يكي ازمعضلات وچالش‌هاي كنوني كشور محسوب مي‌شود. وقتي نقدينگي در جامعه زياد و توليد وجود نداشته باشد افراد براي اينكه بر سرمايه خود اضافه كنند به بازار كاذب مثل ارز، سكه وطلا ومسكن روي مي‌آورند كه درآن زحمت ورنجي براي اضافه كردن سرمايه وجود ندارد. در همين راستا شاهد آن هستيم كه برخي اعلام كردند فردي 250 هزار سكه خريداري كرده است؛سوال اينجاست اين حجم ازنقدينگي را از كجاآورده است. همه اين مواردي كه بيان كردم باعث وضعيت نابسامان اقتصاد كشورشده است.

اگر همين رويه پيش برود بدتر خواهد شد. بايد بدانيم كه وقتي نقدينگي به سمت توليد برود اتفاق‌هاي خوبي خواهد افتاد؛ ابتدا حجم نقدينگي به سمت دولت خواهد رفت كه در اين صورت دولت مي‌تواند در جهت توليد سرمايه‌گذاري كند و هنگامي كه توليد افزايش پيدا كند بيكاري درجامعه كم مي‌شود.ولي اين روزها شاهد آن هستيم كه متاسفانه درميان قشر تحصيل كرده درصد بيكاري بيشتر ازافراد بي‌سواد وكم سواد جامعه است. افراد كم سواد هر نوع شغلي را مي‌پذيرند هر چقدر سواد افراد بالاتر باشد توقعات‌شان نيزفرق مي‌كند. آمارها نشان مي‌دهد در بين جوانان تحصيل كرده ضريب بيكاري بالاي 50 درصد است. دركنار اين قضيه وقتي به جمعيت دانشگاهيان ودانشجويان نگاه مي‌كنيم نسبت خانم‌هاي تحصيل كرده از آقايان بيشتر است، درنتيجه درصد بيكاري خانم‌هاي تحصيل كرده از آقايان تحصيل‌كرده بيشترشده‌است ودرصد بيكاري آقايان تحصيل‌كرده از افراد كم‌سواد جامعه بيشتر شده و همه اين موارد در جامعه مشكل‌زاست. اگر نقدينگي به سمت توليد مناسب هدايت شود اشتغال مناسبي براي اقشار مختلف جامعه فراهم خواهد شد كه نتيجه آن درآمد شرافتمندانه براي خانواده‌هاست.

ماهي 45 هزار تومان يارانه به مردم داده مي‌شود، مردم ايران صدقه بگير نيستند يا ازطريق كميته امداد بسته عذايي به آن‌ها داده مي‌شود، اين رفتارها درشأن ملت ايران نيست. وقتي در خانواده اي درآمد شرافتمندانه وجود داشته باشد مردم با عزت زندگي مي‌كنند و نيازي به اين نوع اقدامات ندارند.

براي گذر از اين بحران راهكارهاي خوبي وجود دارد به شرط آنكه از اين راهكار به صورت جدي استفاده شود. نكته اين است كه دولت يعني قوه مجريه به تنهايي نمي‌تواند كاري انجام دهد بايد تمام قواي سه گانه اعم از مجلس، قوه قضاييه وقوه مجريه، بنگاه‌ها ونهادهاي عمومي باهم همكاري كنند تا مشكلات حل شود. اگر به اقتصادكشور دقت كنيم مشاهده خواهيم كرد 30 درصد اقتصاد كشور دراختيار دولت است، 70 درصد بقيه دراختياربخش خصوصي ، اقتصاد زيرزميني، تعاوني‌هاو نهادهاي عمومي است كه دولت تسلطي روي آن‌ها ندارد. متاسفانه دستگاه هاي نظارتي كشورهم دراين زمينه به وظايف خود درست عمل نمي‌كنند . وقتي نماينده‌اي در مجلس فرياد مي‌زند كه آقاي رييس جمهور شما بايد فلان كار را انجام مي‌داديد، از او سوال مي‌كنم شما به عنوان يك نماينده و ناظر بر عملكرد رييس جمهورچه كاري انجام داده ايد كه توقع كار داريد،همه ما در قبال هم مسئول هستيم و نمي‌توان ديگران را مقصر دانست.

يكي ديگر از مسائلي كه باعث مي‌شود از اين بحران خارج شويم ايجاد اشتغال ودرآمد دركشور است. با توجه به فرمولي كه گفتم اگر شغل ايجاد شود، افزايش توليد ملي را خواهيم داشت كه باعث افزايش قدرت پول ملي مي‌شود و اين‌گونه يك اقتصاد سالم در كشور رقم خواهد خورد. در حال حاضر اقتصاد كشور بيمار است، اين بيماري مزمن ومربوط به امروز نيست بلكه از گذشته شروع شده وهمچنان ادامه دارد. ابتدا بايد اين بيماري را درمان و ريشه كن كرد. لازم است سياست‌مداران با همكاري وهمراهي يكديگر در جهت بهبود اوضاع، رفع بيكاري، سامان دهي به نقدينگي، كنترل بازار طلا،سكه، دلار گام بردارند، اين كارها دردنيا تجربه شده است

به نظر من بحث طرح سوال از رييس جمهور بيشتر جنبه سياسي دارد كه درحال حاضر به نفع كشورنيست. خوب نيست وقتي مردم مشكل دارند، آن‌هايي كه بر سر قدرت هستند دنبال منافع ودعواهاي سياسي خودشان باشند؛ درصورتي كه لازم است همه مسئولان دركنارهم و با يكديگر مشكلات را حل كنند. وقتي موضوع طرح سوال ازييس جمهور مطرح مي‌شود ياد مناظرات انتخاباتي ومسائلي كه اتفاق افتاد مي افتيم. افكار عمومي چنين برداشتي مي‌كنند آن‌هايي كه درانتخابات شكست خوردند به اين دليل با دولت همكاري نمي‌كنند كه مي‌خواهند به رييس جمهور ودولت او لطمه بزنند، درحالي كه الان زمان مناسب تسويه حساب وانتقام گيري گروهي ،جناحي وشخصي نيست. دراين شرايط مصلحت حكم مي كند با يكديگر همكاري كنند تا از بحران خارج شويم و بعد ازآن به حساب همديگررسيدگي كنند.

براي پاسخ به اين سوال يك نكته تاريخي را بيان مي‌كنم. درسال 57 وقتي شاه از كشوررفت، بسياري از صاحب نظران سياسي گفتند انقلاب پيروز نخواهد شد. درواقع خروج شاه را به كودتاي 28 مرداد تشبيه كردند كه شاه كمتراز يك ماه دوباره به كشور بازگشت. بعدها سازمان سيا اسنادي منتشركرد كه نشان مي‌داد در سال 57 شخصي با 19 ميليون دلار وارد كشور شده بود تا كودتا كند. هم زمان با خروج شاه نماينده كارتر خدمت امام(س) رسيد و گفت به صلاح شما نيست به ايران برويد زيرا براي شما خطرناك است ولي امام(س) توجهي به اين اظهارات نكردند و همان وقت امام(س) از طريق راديو فرانسه اعلام كردند كه جمعه به ايران مي‌آيند. بعد ها از امام(س) سوال شد كه چرا چنين تصميمي گرفتيد كه ايشان فرمودند آقاي كارتر دوست ما نيست وهيچ وقت خوبي براي ما نمي‌خواهد. من احساس كردم دراين پيشنهاد توطئه وجود دارد كه اگر من در ايران باشم آن‌ها نمي‌توانند آن توطئه را اجرا كنند؛ براي همين اصرار دارند در فرانسه بمانم. بعد ها معلوم شد آقاي هايزر آمده بود تا درايران كودتا كند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آمريكايي‌ها يك روزهم با ايران خوب نبودند. دولتمردان آمريكايي براي تغيير منش ايران هميشه دو واژه براي جمهوري اسلامي ايران به كار مي برند ؛ ايران يا بايد تغيير رفتار بدهد ياتغييرنظام . دشمني آمريكا با ايران هيچ وقت تمام نمي‌شود، در هر زمان به اقتضاي شرايط كشورآشوبي به پا كرده و ازآشوب‌ها حمايت مي‌كنند. منشأمسائل ومشكلات امروزكشور بيشتر تحركات خارجي است و تاريخ تكرار مي‌شود. در همين راستا شاهد آن بوديم كه مسئولان آمريكايي درمجمع منافقين شركت كردند وبه ايراد سخنراني پرداختند و وعده‌هايي به آن‌ها دادند؛ مانند زمان جنگ كه خبرنگاري با صدام در بغداد مصاحبه كرد و از او پرسيد برنامه شما چيست، صدام گفت هفته آينده در تهران با شما مصاحبه خواهم كرد. امروز مشابه همين حرف‌ها در پاريس و اجلاس منافقين بيان شده و مقامات آمريكايي وعده دادند كه سال آينده اين اجلاس درايران برگزار خواهد شد. بنده به عنوان يك تحليل گر سياسي وقتي قضايا را كنارهم مي‌گذارم مي بينم خاستگاه و توطئه ها فرقي نكرده است، حتي عباراتي كه 40سال قبل صدام به كار برده امروز مقامات آمريكايي در اجلاس منافقين از همان عبارت‌ها استفاده كردند. آن‌ها آزروي‌شان اين است كه با اين نظام برخورد كنند يا آن را تغيير دهندولي بايد بدانيم كه ريشه نااميدي در كشور به كم‌كاري رسانه ها برمي‌گردد. يكي از علل نااميدي مردم معكوس عمل كردن رسانه ملي است. صدا وسيما بايد درجهت مقابله با جنگ رواني كه دشمن شروع كرده فعاليت كند اما در بسياري از مواردي بزرگ نمايي وسياه‌نمايي مي‌كند . وقتي برنامه‌ها خبري يا تحليل هاي صداوسيما نگاه مي‌كنم باخودم مي‌گويم چرا اين اقدامات را در دستور كار داريم ! دشمن به اندازه كافي سياه نمايي مي كند. بايد درمقابل دشمن نقاط مثبت راگفت وبه مردم روحيه داد. من علت نااميدي را در نوع تبليغات خودمان مي‌دانم. براي مثال از پخش مستقيم تريبون مجلس حرف‌هاي گفته مي شود كه ايجاد نااميدي درتوده مردم مي‌كند. آن وحدت و انسجام ملي وهمسويي را كه درگذشته وزمان جنگ يا بعد از جنگ در بين مردم وگروه هاي سياسي وجود داشت امروز مشاهده نمي‌كنيم. حتي از بعضي رسانه ها و تربيون‌هاي نماز جمعه حرف‌هايي شنيده مي شود كه چند روز قبل آن مطلب در فضاي مجازي يا يكي از شبكه هاي بيگانه گفته وپخش شده است. درگذشته خط قرمزي براي منافع ملي وجود داشت كه اين خط قرمزها امروز درجامعه ضعيف شده است. دراين باره ابتدا بايد از خودمان تغيير ايجاد كنيم وبدانيم دشمن خواب وناچيزنيست وكينه ونفاق اوهميشه هست. اگر به اين مسائل توجه كنيم مردم نيز همان مردم قبل مي‌شوند. در زمان جنگ حتي يك ريال كمك خارجي نداشتيم و با امكاناتي كه در كشور وجود داشت جنگيديم . بيشتر فرماندهان جوان و نيروهاي حاضردر جبهه جوانان و مردم همين كشوربودند. درآن زمان وحدت وانسجامي كه وجود داشت باعث پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي شد. دردوران سازندگي نيز كشور در سايه وحدت وانسجام شكل گرفت. متاسفانه امروز كساني كه تربيون دراختيار دارند دنبال مشكل آفريني براي كشور هستند . آيا دراين شرايط سوال از رييس جمهور يا استيضاح يك وزير كه سه بار او را استيضاح كرديد مشكلات راحل مي‌كند؛ اين موارد نه تنها مشكل را حل نمي‌كند بلكه باعث تنش در جامعه مي‌شود. در مناظرات انتخاباتي ديديم طرفين همديگر را قاتل، دزد و با بسياري القاب ديگر معرفي كردند و در ادامه آقاي بني‌صدر در پاريس مصاحبه كرد وگفت من از اول گفته بودم اين‌ها قاتل هستند كسي باور نمي‌كرد، امروز خودشان اعتراف كردند . اين نتيجه كار رسانه‌ها وكساني است كه تربيون در اختيار دارند.

طرح گفت‌وگوي ملي ممكن است با اهداف سياسي يا جناحي باشد اما باعث انسجام و وحدت ملي مي‌شود. اين طرح را به عنوان اولين ضرورت تداوم انقلاب وپيروزي براي ملت،كشورونظام لازم مي‌دانم . جمهوري اسلامي ايران دراثر يك كودتا شكل نگرفته است بلكه با تكيه وحمايت مردم به وجود آمده است. وقتي امام(س) را 15 خرداد سال42 دستگيركردند از ايشان پرسيدند نيروهاي شما كجا هستند، فرمود نيروهاي من در گهواره هستند 15 سال بعد نيروهاي امام(س) به خيابان‌ها ريختند وانقلاب اسلامي پيروز شد. امام (س) هيچ تجهيزات و وسايل جنگي نداشت بلكه اين جوانان بودند كه انقلاب را به پيروزي رساند وبعدها همان جوانان در تمام صحنه ها وبحران هاي كشور حضور داشتندوباعث تداوم انقلاب شدند . اگرگفت‌وگوي ملي به اين معناست كه افراد با هر سليقه اي در كنارهم و در جهت وحدت ملي تلاش كنند و هرگروه وجناحي به اندازه همت وامكاناتي كه دارد درجهت حل مشكلات كشور همسويي وهمراهي داشته باشد، بسيار ارزنده است اما اگر گفت‌‍‌وگوي ملي بحث سهم خواهي يا در جهت منافع تشكيلاتي باشد عملكرد خوبي نخواهد داشت.

هيچ وقت احزاب درايران كاركرد خوبي نداشتند. دردنيا وقتي حزبي تشكيل مي‌شود مي‌خواهد قدرت سياسي را در دست گيرد و اين قدرت سياسي دردنيا اشكال مختلفي دارد. در نظام سياسي ما از مسئولان ارشد گرفته تا نهادها ، شوراي نگهبان و مجلس خبرگان هدف در اختيار قرار گرفتن قدرت سياسي است، اين قدرت مي‌تواند به هر مقدار ممكن باشد. متاسفانه دركشور ما درهيچ دوره اي، حكومت يا دولت حزبي تشكيل نشده است. كاركرد احزاب در دنيا مانند كشور ما نيست. براي مثال درآمريكا يكي از احزاب دموكرات يا حزب جمهوري‌خواه درراس قدرت قرار مي‌گيرد، يا دركشورهاي مختلف چند حزب وجود دارد كه هريك روي كار بيايند نوع حكومت راتعيين مي‌كنند.نهادها و اركاني وجود دارد كه قدرت در اخيتار آن‌هاست و قدرت دراين 40 سال هيچ گاه در اختيار يك حزب نبود، بنابراين كاركرد حزب درايران مطابق با اهدافي كه براي احزاب در جامعه هاي ديگر تعيين شده نيست و احزاب هم نتوانستند درجهت اهداف خود حركت كنند. متاسفانه درايران گرايش به حزب باعث مشكل مي‌شود. اگر كارمندي دريك وزارتخانه يا نهادي طرفدار دولت‌هاي قبل بودند او را اخراج يا توبيخ مي‌كنند، اين اتفاق در دولت احمدي‌نژاد رخ داد. شخصي مي‌خواست سفير ايران شود، همه مقدمات كار انجام شده بود، به او گفتند به علت اينكه خانم شما درستاد رقيب انتخاباتي فعاليت ‌كرده واجد شرايط سفير شدن نيستيد. وقتي ازاين دست مسائل پيش مي‌آيد باعث نااميدي جوان ازآينده مي‌شود. جوان هنگامي مشاهده مي‌كند حزبي كه قدرت را دردست دارد چينين رفتار مي‌كند، انگيزه‌اي براي پيوستن به حزب پيدا نمي كند و با خود فكر مي‌كند اگردرحزبي فعاليت كنم آينده ام را خراب كرده ام.

زيرا معلوم نيست در دوره بعد قدرت دست چه كساني خواهد افتاد و آن‌ها چه رفتاري با ما خواهند كرد. اين رفتارهاي جناحي در جامعه انگيزه پيوستن جوانان به حزب را مي‌گيرد.

تحليلي كه كارشناسان بين المللي از آقاي ترامپ بيان كردند و شناختي كه از شخصيت او به وجود آمده، اين است كه ترامپ شخصيت نامتعادل وبي ثبات دارد. حتي جامعه روان پزشكي آمريكا بيانيه اي صادركردند كه ترامپ تعادل روحي ورواني ندارد و واجد شرايط براي رياست جمهوري نيست. شخصيت آقاي ترامپ به طور خلاصه رفتاريك بيمار رواني است كه اين رفتارها قابل اندازه گيري و پيش بيني نيست. اوفكرمي كندكه اگر مارا تهديد كند ما مي ترسيم. رييس جمهور هركشوري بايد نسبت به فرهنگ و مردم كشورهاي ديگر شناخت داشته باشد و بعد به استناد آن شناخت نسبت به آن‌ها صحبت وموضع گيري كند. آقاي ترامپ ازملت ايران ، اسلام وتشيع ، تاريخ جمهوري اسلامي چه مي داند؟. بنده به شخصه براي آقاي ترامپ ارزش عملي قايل نيستم ولي امام(س) مي فرمودند كه آدم بايد از گاو شاخدار بترسد؛ بنابراين عقل حكم مي كند كه بايد با احتياط عمل كنيم. از روز اولي كه آقاي ترامپ آمد، اظهارات زيادي را به زبان آورد ولي به همچين آدمي نمي شود اعتماد كرد واعتباري به حرف‌هايش نيست.

وقتي آقاي ترامپ اين حرف را زد، بلافاصله وزير امورخارجه آمريكا موضع گرفت. مرحوم آيت ا... هاشمي رفسنجاني تفكروانديشه‌اش اين بودكه مذاكره با هركسي حتي بادشمن مفيد است. جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند دردنيا مبتني بر مكتب فكري كه دارد، عمل كند.آرمان‌هاي انساني در اين نظام بسيار قوي است؛ اگر اسلام را درست مطالعه كنيم، مي بينيم چندين برابرآنچه كه دربيانيه حقوق بشرآمده، پيامبراسلام 1400 سال قبل آورده است. درقرآن ، احاديث ونهج البلاغه درمورد حفظ حقوق وكرامت انسان‌ها مسائل گوناگوني مطرح شده است كه بسياري از آن‌ها هنوز براي مسلمانان شناخته شده نيست. مذاكره به اين معنا نيست كه منافع ملي را به دشمن واگذار كنيم بلكه در مذاكره طرفين با هم صحبت مي كنند حرف‌هاي يكديگر را مي شنوند،يا به توافقاتي مي‌رسند يا اگر به توافقي نرسيدند شناخت نسبت به افكار،عقايد وآرمان‌هاي هم پيدا مي‌كنند. مذاكره مي‌تواند بين دو نفريا دوملت باشد. به نظرم اگر درگذشته با دنيا مذاكره كرده بوديم، بسياري از مسائلي را كه امروز گرفتارآن هستيم، دچار نمي‌شديم. درواقع ما نتوانستيم خودمان را به دنيا عرضه كنيم. در اوايل انقلاب در رسانه ملي فعاليت مي كردم كه بحث صدور انقلاب مطرح شد و امام(س) فرمودند كه بايد اسلام وارزش‌هاي اسلام را به‌گونه‌اي به مردم ودنيا معرفي كنيد تا مخاطب فرق جمهوري اسلامي با حكومت قبلي يا سوسياليستي را متوجه شود. اين فرق‌ها را با يك نامه به دنيا و به ويژه جوانان عرضه كردند. نياز به مذاكره درباره همه موضوعات به صورت مستمراست. خوشبختانه در اسلام براي هر معضلي يك راهكارو دستورعمل وجود دارد. دشمنان ازاسلام ومسلمانان دردنيا چهره اي مثل داعش ترسيم كرده‌اند؛كدام رفتارآن‌ها اسلامي است،كجا نوشته شده هركسي ريش بلندي دارد، مسلمان است؟ اصل مذاكره درهر زمان ومكاني با هركسي مهم است؛ مصداق آن مذاكرات برجام است. ما در سايه مذاكره توانستيم به توافق برجام برسيم و برجام آن‌قدر به نفع ما بود كه رييس جمهور آمريكا ازآن خارج شد. برجام، عزتي براي جمهوري اسلامي است. مرحوم هاشمي رفسنجاني موافق مذاكره بودند و مي‌گفتند ما بادنيا قهر نيستيم، بايد بتوانيم خودمان را به دنيا نشان دهيم واين كاردر قالب مذاكره انجام مي شود.

تا كنون درمورد آقاي احمدي نژاد اظهار نظر خاصي نكردم. او را فردي شبيه به آقاي ترامپ مي‌دانم زيرا هدف هردوي آن‌ها خودنمايي است.

نوشته روي پلاكارد درقم كارافراد معاند است. وقتي مي نويسند درانتظار استخر فرح باشد؛ اين حرف تداعي‌كننده اين است كه مرحوم هاشمي رفسنجاني را همين افراد ازبين بردند. ازاين دست اقدامات بي منطق وتند نيز درگذشته وجود داشت. براي مثال دردوره دوم انتخابات رييس دولت اصلاحات، روزنامه كيهان در مقاله‌اي نوشت از بي نظيربوتو عبرت بگيريد تاترورنشويد. جاي تاسف دارد كه رييس جمهوروقت كشور را تهديد مي كنند و به نظرمن اين رفتارها، منطقي نيست.

وقتي به مقامات كشورتوهين مي‌شود، طبق قانون وظيفه دادستاني وقوه قضاييه است كه به اين مسائل رسيدگي وطرح شكايت كند. سازمان‌هاي اطلاعاتي وامنيتي بايد بررسي ومجرمان را شناسايي كنند.

بايد به قانون عمل كنيم. يكي از مشكلات امروز كشور قانون گريزي است . دركشور قوانين بسيار خوبي داريم اما به معناي واقعي آن‌ها را اجرا وعمل نمي كنيم. اگر دستگاه‌هاي نظارتي به وظايف خودشان خوب عمل كنند، مي‌توانند جلوي تمام تخلفات را بگيرند . در حال حاضر انگيزه لازم براي اجراي قانون ونظارت براجراي آن در كشور وجود ندارد و اميدوارم همه در سايه قانون واجراي آن موفق باشند.

منبع: روزنامه قانون